اصفهانی ها برای استقبال از امام خمینی(ره) دوبار به تهران رفتند/ همراه با جمعی از فرهنگیان هدایت برنامههای تظاهرات مردمی را در دست داشتیم
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۶۰۰۹۲
یک پیشکسوت انقلابی بابیان اینکه جنایتهای رژیم پهلوی قابلشمارش نیست، گفت: جنایات رژیم پهلوی در عرصههای اقتصادی، امنیتی، واگذار کردن استقلال و منابع کشور به دشمن، بخشی از پرونده سیاه آن ها است اما بخش خطرناکتر آن بحث فرهنگی بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ناصر براتی در گفتوگو با صاحب نیوز بابیان اینکه اصفهان یکی از محورهای شتاب انقلاب بود که با تحصن در منزل آیتالله خادمی شروع شد، اظهار کرد: حرکت اصفهانیها به گونه فراگیر شد که رژیم شاه برای اولین بار مجبور به برگزاری حکومتنظامی کشور در اصفهان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیشکسوت انقلابی گفت: زمانی که دولتی حکومتنظامی اعلام کند به آخر خط رسیده است و ارتشی که باید با دشمنان بیرونی جنگ کند با مردم در خیابانها کشور میجنگید.
وی با تأکید بر اینکه اصفهان پیشتاز به بن بست رساند رژیم پهلوی بود، افزود: انقلابیون اصفهان سازمانیافته و پرشتابتر از استانهای دیگر اداره شهر را سریعتر در دست گرفتند.
براتی بیان کرد: برنامه استقبال از حضرت امام خمینی (ره) در دو مرحله برگزار شد؛ پنجم بهمنماه قرار بود امام راحل بیایند مردم ولایتمدار اصفهان به تهران رفتند و 12 بهمن بعد از قطعی شدن آمدن امام تعداد زیادی از چهرههای فرهنگی، دانشگاهی، بازاری و مردمی در استقبال امام حضور پررنگی داشتند.
وی بابیان اینکه شهریور 57 توسط ساواک دستگیر و زندانیشده بودم، خاطرنشان کرد: ساواکیها با فشار مردم مجبور شدند زندانیها را آزاد کنند که بنده هم در این اتفاقات از زندان آزاد شدم.
پیشکسوت انقلابی ادامه داد: با جمعی از فرهنگیان بخش جامعه معلمان را تشکیل دادیم برنامههایی مانند اداره و هدایت برنامههای تظاهرات مردمی را در دست داشتیم.
وی با تأکید بر اینکه جنایتهای رژیم پهلوی قابلشمارش نیست، بیان کرد: یکی از جنایت رژیم پهلوی در عرصههای فرهنگ بود این رژیم مبنای خود را بر تخریب اعتقادات دینی و ملی مردم گذاشته بود.
براتی تأکید کرد: جنایات رژیم پهلوی در عرصههای اقتصادی، امنیتی، واگذار کردن استقلال و منابع کشور به دشمن، بخشی از پرونده سیاهشان است اما بخش خطرناکتر آن بحث فرهنگی بود که تعداد زیادی از نسل جوان را به فساد کشاند.
وی اضافه کرد: در فاسد کردن نسل جوان و نوجوان، برنامههای همچون کاخهای جوان را ایجاد کرده بود که دخترها و پسرها را به بهانههای مختلف دورهم جمع و زمینه فساد را فراهم میکردند.
این پیشکسوت انقلابی بابیان اینکه لطف خدا و شتاب انقلاب باعث شد که بخش زیادی از این جوانان احیا شوند و به اسلام برگردند، تصریح کرد: اقدامات ضد فرهنگی رژیم پهلوی از دیگر جنایاتش مخربتر بود.
وی اظهار کرد: استقلال سیاسی، ارزی، رژیم وابسته به غربیها و همیشه چشمش به زبان اربابانش بود.
براتی با تأکید بر اینکه از دست دادن بحرین و امتیازاتی مانند قرارداد 1975 الجزایر، انتقال بخشی از دریای خزر به شوروی ازجمله خیانتهای رژیم پهلوی بود، گفت: واگذاری نفت به کشورهای اروپایی و قراردادهای بلندمدت نفت و معادن بخشی دیگر از خیانتهای این رژیم بود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۶۰۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563